اتحاد شکننده ایران و روسیه؟

به گزارش وبلاگ تور امنستان، عباس عبدی روزنامه نگار و تحلیلگر در یاددشتی نوشت: ابتدا خیلی صریح و آشکار بگویم که نه ضد چین هستم و نه ضد روسیه. برعکس معتقدم که باید با همه کشور ها به ویژه این دو کشور روابط متعادل و نزدیک و حتی راهبردی داشت. هر دو کشور مهم هستند، هر کدام از منظری خاص. هیچ کشوری نباید خود را از داشتن روابط سازنده و به نفع منافع ملی کشورش با دیگر کشور ها محروم کند. ولی با این حال باید روشن کنیم که روابط ما با دیگران بر چه اساس و مبنایی است؟

اتحاد شکننده ایران و روسیه؟

اخیرا یکی از روزنامه های اصولگرا در سرمقاله خود به تحلیل روابط ایران و روسیه اشاره نموده بود و وجود دشمن مشترک را مبنای روابط راهبردی میان دو کشور دانسته است. یادداشت حاضر در مقام نقد و رد این نگاه است. البته روشن است که دشمن مشترک تاثیر مهمی بر روابط میان دو فرد یا دو کشور دارد. تبعیت از قاعده منطقی دشمنِ دشمنِ من، دوستِ من است، موجب می گردد که کشور های دارای دشمن مشترک با یکدیگر روابط نزدیکی برقرار نمایند. ولی تجربه و منطق به ما می گوید که اتحاد کشور ها و حتی اتحاد افراد با یکدیگر بر اساس دشمن مشترک، پایداری چندانی ندارد و نباید بر اساس دشمن مشترک به دیگران اتکا کرد به ویژه هنگامی که آن قدرت های دیگر خیلی قوی تر از شما باشند.

شاید در دوران نظام دو قطبی چنین چیزی تا حدی معنادار بود ولی اکنون هیچ اعتباری ندارد. دشمنان مشترک می توانند به یکدیگر امتیاز دهند و حساب طرف سوم را برسند. حتی امتیازات کوچک و متوسطی می تواند رد و بدل گردد و کشور سوم وجه المصالحه دو قدرت دیگر گردد. یکی از نمونه های مشهور آن پیمان دوستی میان آلمان هیتلری و شوروی است که اتحاد جماهیر شوروی با تصور اینکه هیتلر علیه اروپای غربی و امریکاست با هیتلر پیمان بست، ولی طولی نکشید که هیتلر پس از راحت شدن خیالش از جبهه شرق به سوی غرب حمله کرد و پس از آنکه از اشغال پاریس فارغ شد، راه فتح مسکو را پیش گرفت.

روسیه سپس در مواجهه و جنگ با هیتلر به بریتانیا و امریکا نزدیک شد ولی، چون قدرت برتر در جنگ بود از این اتحاد خطری متوجه آن کشور نشد در حالی که اگر این قدرت را نداشت به طور قطع امریکا و بریتانیا و اروپای غربی پس از هیتلر متوجه استالین می شدند. اتحاد براساس دشمن مشترک راهبردی نیست بلکه تاکتیکی است و اگر راهبردی باشد، استقلال سیاست خارجی را از میان می برد. ضمن اینکه اساس این سیاست بر برجسته کردن دشمنی و ستیز در سیاست خارجی است. البته همان طور که گفته شد، دشمن مشترک زمینه تقویت روابط را فراهم می نماید ولی روابط راهبردی باید مبتنی بر تعریف منافع مشترک باشد. منافع مشترکی که محصول صلح و آرامش در روابط طرفین است. منافعی که عمق پیدا می نماید و کشور های ثالث نمی توانند چندان اختلالی در آن ایجاد نمایند.

از این رو منافع مشترک نه فقط زمینه بلکه محصول توسعه روابط دو کشور است و نگاه مثبت را میان دو حکومت و ملت ایجاد خواهد نمود و قوام و توسعه آن محصول اراده رهبران و مردم دو کشور است. روابط راهبردی مبتنی بر منافع از یک سو تاروپود هایی را میان دو کشور ایجاد می نماید که به این سادگی ها از میان رفتنی نیست. بسیاری از مردم دو کشور درگیر تامین این منافع می شوند و در صورت بروز تنش در روابط میان طرفین، زیان می بینند.

همچنین روابط انسانی و فرهنگی دو طرف را عمق می بخشد و از بدبینی های مرسوم می کاهد به عبارت دیگر ملت ها را به یکدیگر همبسته تر می نماید. بنابراین خیلی خلاصه باید گفت اگر روابط راهبردی میان دو کشور را بر مبنای منافع مشترک تعریف نکنیم و فقط بر اساس دشمن مشترک ایجاد کنیم این روابط نه تنها ناپایدار می گردد بلکه کم عمق نیز خواهد بود ضمن اینکه استقلال در تصمیم گیری را مخدوش می نماید.

منبع: فرارو

به "اتحاد شکننده ایران و روسیه؟" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "اتحاد شکننده ایران و روسیه؟"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید